حمایت و مقاومت (به انگلیسی Support & Resistance) ارائه دهنده ی نقاط اتصال کلیدی و مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند.
در بازارهای مالی، قیمتها توسط عرضه (به سمت پائین) و تقاضای (به سمت بالا) بیش از حد هدایت میشوند.
عرضه با کاهش قیمتها، فروشندگان و فروش هم ردیف است و تقاضا نیز با افزایش قیمتها، خریداران و خرید
هر گاه تقاضا افزایش یابد قیمتها بالا میروند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمتها پائین می آیند.
هنگامیکه عرضه و تقاضا برابر هستند، قیمتها نیز همگام با مبارزه خریداران و فروشندگان به کندی بالا و پائین می روند.
حمایت چیست؟
حمایت سطحی از قیمت است که تصور میشود در آن تقاضا آنقدر قوی باشد که از سقوط بیشتر قیمت جلوگیری کند. در سطح حمایت انتظار میرود خریداران به خرید راغبتر شوند و فروشندگان تمایل کمتری به فروش پیدا کنند. اعتقاد بر این است که زمانیکه قیمت به سطح حمایت میرسد، تقاضا بر عرضه غلبه میکند و از سقوط قیمت به زیر سطح حمایت جلوگیری میکند.
- یک سطح حمایت، ممکن است شکسته شود و سطوح حمایت سطوحی دائمی یا قطعی نیستند.
خط حمایت
خط حمایت خطی است که از اتصال و امتداد نقاط حمایت در یک راستا ایجاد میشود. این خط همیشه پایدار نمیماند و شکسته شدن قیمت به زیر این خط نشان دهندهی غلبهی فروشندگان بر خریداران است.
سقوط قیمت به زیر این سطح نشاندهنده یک تمایل جدید به فروش و / یا انگیزهی کمتر برای خرید است.
شکست خط حمایت و کفهای جدید قیمت نشان میدهد که فروشندگان توقعات خود را پائین آوردهاند و حاضرند آن دارایی یا سهام را بازهم به قیمتهای کمتری بفروشند.
بعلاوه خریداران تا زمانیکه قیمتها به زیر خط حمایت و کمتر از کف قبلی سقوط نکند، ترغیب به خرید نخواهند شد. وقتی خط حمایت شکسته شود باید یک خط حمایت جدید در سطح پایینتری ایجاد شود.
مقاومت چیست؟
مقاومت سطحی از قیمت است که تصور میشود در آن فروش آنقدر قوی باشد که از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری کند. هنگامیکه قیمت بسمت سطح مقاومت بالا میرود، فروشندگان به فروش راغبتر شوند و خریداران تمایل کمتری به خرید پیدا کنند.
اعتقاد براین است که زمانیکه قیمت به سطح مقاومت میرسد، عرضه بر تقاضا غلبه میکند و از افزایش قیمت به بالای سطح مقاومت جلوگیری میکند.
خط مقاومت
خط مقاومت خطی است از اتصال و امتداد نقاط مقاومت ایجاد میشود. این خط همیشه پایدار نمیماند و افزایش قیمت به بالای این خط نشاندهندهی غلبهی خریداران بر فروشندگان است.
افزایش قیمت به بالای این سطح نشان دهندهی یک تمایل جدید به خرید و / یا انگیزهی کمتر برای فروش است.
شکست خط مقاومت و اوجهای جدید قیمت نشان میدهد که خریداران توقعات خود را بالا بردهاند و حاضرند باز هم آن دارایی یا سهام را در قیمتهای بالاتر خریداری کنند.
بعلاوه فروشندگان تا زمانیکه قیمتها به بالای خط مقاومت و بیش از اوج قبلی صعود نکنند ترغیب به فروش نخواهند شد. وقتی خط مقاومت شکسته شود باید یک خط مقاومت جدید در سطح بالاتری روی نمودار رسم شود.
سطوح حمایت و مقاومت چگونه در قیمتها ایجاد میشوند؟
حمایت و مقاومت مانند تصاویر قرینه در آیینه هستند و خصوصیات مشترک زیادی دارند.
1) اوجها و فرودها
حمایت میتواند با استفاده از نقاط عطف پایین قبلی ایجاد شود و مقاومت میتواند با استفاده از نقاط عطف بالای قبلی ایجاد شود.
یک اصل دیگر تجزیه و تحلیل تکنیکال تصریح میکند که سطح حمایت میتواند به سطح مقاومت تبدیل شود و برعکس.
وقتیکه قیمت به بالای سطح مقاومت نفوذ میکند، سطح مقاومت شکسته شده میتواند تبدیل به حمایت شود.
شکست مقاومت، نشان دهندهی غلبهی نیروی تقاضا بر نیروی عرضه است.
روی دیگر سکه تبدیل حمایت به مقاومت است.
ریزش قیمت به پایین سطح حمایت، تغییر در عرضه و تقاضا را نشان میدهد.
شکست حمایت نشاندهنده این است که نیروی عرضه بر نیروی تقاضا پیروز شده است.
2) محدودهی معامله
محدودههای معامله (به انگلیسی trading range) میتوانند نقش مهمی را در تعیین اینکه سطوح حمایت و مقاومت یک نقطه عطف هستند و یا الگوهای تکرار شدنی، ایفا کنند.
محدودهی معامله یا محدوده رنج یک دوره زمانی است که در آن قیمتها در یک دامنهی نسبتا محدود تغییر میکند.
این نشان میدهد که نیروهای عرضه و تقاضا با هم در تعادل هستند.
به عبارت دیگر، محدوده رنج محدودهای است که در ان روندی نزولی یا صعودی وجود ندارد.
وقتی که قیمت از این محدوده خارج شود و بالا یا پایین رود، بدین معنی است که یکی از طرفین خریداران یا فروشندگان در بازار پیروز شده است.
اگر قیمت بالاتر رود یعنی خریداران (تقاضا) و اگر پایینتر رود یعنی فروشندگان (عرضه) برنده میدان شدهاند.
3) مناطق حمایت و مقاومت (Support and Resistance Zone)
از آنجائیکه تحلیل تکنیکال، علم دقیقی نیست بعضی اوقات مشخص کردن مناطق حمایت و مقاومت میتواند کارآمد باشد.
اوراق بهادار ویژگیهای خاص خود را دارند و تحلیل آنها باید با در نظر گرفتن پیچیدگیهای آنها انجام شود. گاهی اوقات خطوط دقیق بهترین انتخاب هستند و بعضی اوقات مناطق حمایت و مقاومت بیشتر به کار میآیند.
اگر محدودهی معامله کمتر از دو ماه دوام آورد و تغییر قیمت نیز نسبتا کم باشد، سطوح حمایت و مقاومت کاربرد دقیقتری دارد. اگر محدوده معامله چندین ماه ادامه یابد و تغییرات قیمت نیز نسبتا زیاد باشد، بهتر است به جای سطوح حمایت و مقاومت، از محدودههای حمایت و مقاومت استفاده شود.
سطوح حمایت و مقاومت، سطوح دقیقی هستند در حالیکه محدودههای حمایت و مقاومت یک محدوده خاص از قیمت را نمایش میدهند.
- ۶۵۷ بازديد
- ۰ نظر