
تحلیل بنیادی یعنی سرمایهگذار سوددهی آیندهی یک شرکت را بر اساس محیط کسبوکار و عملکرد مالی آن تجزیهوتحلیل میکند. در تحلیل بنیادی، هم جنبههای کیفی و هم جنبههای کمّی شرکت مورد توجه قرار میگیرد و بر اساس این جنبهها، شما (یعنی سرمایهگذار) در مورد سرمایهگذاری در سهام آن شرکت تصمیمگیری میکنید. مسئلهی اصلی در اینجا ارزیابی بهرهوری کلی عملیاتها، رشد آتی و پتانسیل سودآوری آن شرکت است.تحلیل بنیادی، در واقع تحلیلگر در این روش میاد قیمت ذاتی سهم را محاسبه می کند.
تحلیل بنیادی تحلیلی که در بلند مدت و میان مدت بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد.
توجه ما در مورد مدت سرمایه گذاری، 3 بازه زمانی کلی داریم:
1. کوتاه مدت : از یک دقیقه تا دو هفته
2. میان مدت : از یک - دو هفته تا 1 - 2 ماه
3. بلند مدت : بیش از 2 یا 3 ماه
در تحلیل بنیادی بازه زمانی که ما مورد انتظار ماست تا قیمت تابلو (قیمت فعلی) به قیمت اصلی (یا ارزشی و یا ذاتی) سهم برسد.
تحلیل بنیادی برای سهام های که بلند مدتی و میانمدتی هستند و تحلیل تکنیکال برای سهام هایی است که کوتاهمدتی یا میان مدتی هستند. هرچند از تحلیل های تکنیکال میشود در بعضی اوقات برای تحلیل های بلند مدت هم استفاده کرد.
در تحلیل بنیادی میخواهیم که سهام را از دید میان مدتی و بلندمدتی بررسی کنیم.
دو نوع تحلیل بنیادی داریم
الف. تحلیل بنیادی کمی : بررسی جنبه های مالی ، عددی و قابل سنجش شرکت
تحلیل کمّی بهطورکلی با استفاده از نسبتهای مالی یا برآوردهای درآمد انجام میشود. (در ادامه در مورد صورت های مالی به طور مفصل صحبت خواهم کرد.)
الف - 1 نسبت های مالی
- نسبت فعالیت
- نسبت نقدینگی
- نسبت توانایی پرداخت بدهی
- نسبت توانایی سودآوری
الف - 2 درآمدهای پیش بینی شده
ارزش یک سهم برای شما، مانند هر چیز قابل خریداری دیگری برابر است با سود و منافعی که انتظار دارید در آینده از آن بهدست بیاورید. منفعتی که از سرمایهگذاری در سهام بهدست میآورید، شامل افزایش ارزش مالی آن سهام و سود سهام دورهای است که شرکت برای آن سهام میپردازد. سود سهام بخشی از درآمد سالیانهی شرکت است که شرکت آن را بهصورت نقدی بین سهامداران توزیع میکند. بنابراین میزان سود سهامی که در آینده دریافت خواهید کرد، مستقیما با درآمد آتی شرکت مرتبط خواهد بود. از این رو لازم است سود سهامی را که میتوانید در آینده انتظار داشته باشید، پیشبینی و برآورد کنید.
به علاوه ارزش سهام شرکت زمانی افزایش پیدا میکند که بتوانید انتظار داشته باشید که درآمدهای آن شرکت در آینده افزایش پیدا کند. بنابراین اگر بهنحوی بتوانید درآمدهای آتی شرکت را پیشبینی کنید، میتوانید قیمتی را که مایلید برای خرید سهام آن شرکت بپردازید، محاسبه کنید.
- استفاده از سود سهام برای براورد ارزش هر سهم
- برآورد عایدات شرکت نظیر فروش، درآمد و مخارج
تحلیل کمّی یک مزیت واضح دارد و آن ساده کردن کل تحلیل به چند عدد است، ولی محدودیتهایی هم دارد مثلا اینکه نمیتوان با استفاده از آن جنبههای کیفی مهم کسبوکار را تحلیل کرد. برای مثال به هیچوجه نمیتوان کیفیت مدیریت شرکت را که برای سرمایهگذاران اهمیت زیادی دارد، با اعداد و ارقام اندازهگیری کرد و ارزیابی آن نیازمند استفاده از تحلیل کیفی است.
- کیفیت مدیریت شرکت
- حاکمیت شرکتی
- کیفیت درآمد ها
- ماهیت دارایی ها و بدهی ها
- ماهیت کسب و کار
- موقعیت شرکت در بازار
تحلیل بنیادی کمی و کیفی؟
تحلیل کمّی و تحلیل کیفی همدیگر را تکمیل میکنند و هریک جنبههایی دارد که دیگری فاقد آن است. بنابراین معمولا سرمایهگذاران از هر دو تحلیل با هم استفاده میکنند. تحلیل کمّی بیشتر تحلیلی در مورد «چیستی» است و به دنبال توضیح این مسئله است که امروز صورتهای مالی شرکت به چه صورتاند و در آینده به چه صورت خواهند بود. ولی تحلیل کیفی، تحلیلی در مورد «چگونگی» است. تحلیل کیفی به دنبال یافتن دلایلی در درون شرکت است که به شرکت کمک میکند تا در آینده به موفقیت دست بیابد. تحلیل کیفی دلیل بهدست آمدن ارقام محاسبهشده با استفاده از تحلیل کمّی را روشن میکند.
تحلیل بنیادی دو مدل دارد

الف) بالا به پایین
تحلیل اقتصاد کلان و جهانی ← تحلیل اقتصاد داخلی (ایران) ← تحلیل صنعت ← تحلیل و مقایسه شرکت های داخل یک صنعت خاص ← تحلیل خود شرکت و محصولات تولیدی و اولیه آن
ب) پایین به بالا
تحلیل خود شرکت و محصولات تولیدی و اولیه آن ← تحلیل و مقایسه شرکت های داخل یک صنعت خاص ← تحلیل صنعت ← تحلیل اقتصاد داخلی (ایران) ← تحلیل اقتصاد کلان و جهانی
اینکه کدام مدل بهتر است، تحلیل بالا به پایین یا تحلیل پایین به بالا، بستگی به شرایط و فرد داشته و بستگی به شرایط اقتصادی تحلیل دارد. بعضی اوقات ما ابزارها و منابعی که دستمان داریم و میخواهیم تحلیل انجام بدهیم به صورتی است که باید تحلیل از بالا به پایین باشد و بعضی اوقات هم بر اساس اطلاعاتی که موجود است، تحلیل از پایین به بالا اتفاق می افتد.
پس در تحلیل های بنیادی ما بنیاد یک شرکت (ارزش واقعی و ذاتی یک شرکت) را بررسی میکنیم. حال اگر قیمت ذاتی و واقعی محاسبه شده از قیمت تابلو و فعلی بالاتر بود، سیگنال خرید و اگر ارزش ذاتی از قیمت فعلی پایین تر بود، سیگنال خروج از سهم (مگر در مواردی نظیر مدیریت و سهامداری طولانی مدت که سهم نگهداری میشود) صادر می شود.
- ۵۰۷ بازديد
- ۰ نظر